مردم، زبان، مذهب و جمعیت برزیل
در این بخش قومیت، زبان، مذاهب و جمعیت شناسی در برزیل را مورد بحث قرار می دهیم.
برزیل از دیرباز محل طیف وسیعی از فرهنگ ها بوده است. از دوران استعمار، برزیلیهای پرتغالی از همگونسازی برای سایر مردمان حمایت میکردند با این حال، جامعه برزیل هرگز به طور کامل عاری از نزاع و استثمار قومی نبوده است، و برخی از گروهها ترجیح دادهاند که از جریان اصلی زندگی اجتماعی جدا بمانند. برزیلیهایی که عمدتاً اروپاییتبار هستند، تقریباً نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند، اگرچه مردم با پیشینههای قومی مختلط بخش بزرگتری را تشکیل میدهند. بیش از دو پنجم کل این افراد را مالتوها (مردمی با اجداد مختلط آفریقایی و اروپایی) و ماستیزوها (مستیچوس یا کابوکلوس؛ مردمی با اجداد اروپایی و هندی) تشکیل می دهند. بخش کوچکی از اجداد کاملاً آفریقایی یا آفریقایی-هندی هستند و مردم آسیایی تبار بخش کوچکتری از کل را تشکیل می دهند. هندیها کوچکترین گروههای قومی هستند، با این حال، یک سوم از کل برزیلی ها اجداد هندی دارند. برزیلیهای آفریقاییتبار (که توسط محققان خارجی بهعنوان آفریقایی-برزیلی نامیده میشوند) را میتوان بیشتر به عنوان pardos از قومیتهای مختلط یا pretos کاملاً آفریقایی) توصیف کرد،اصطلاح دوم معمولاً برای اشاره به افرادی با تیره ترین رنگ پوست استفاده می شود. بسیاری از برزیلیهای رنگینپوست این را سودمندتر میدانند که خود را به عنوان pardos معرفی کنند. رنگ پوست و پیشینه قومی بر تعاملات اجتماعی در برزیل تأثیر می گذارد. متاسفانه برزیلیهایی که رنگ پوست تیرهتری دارند، بهطور نامتناسبی تعداد زیادی از فقیران این کشور را تشکیل میدهند. تبعیض آشکار غیرقانونی اما فراگیر است، به ویژه در مناطق عمدتاً سفیدپوست طبقه متوسط و طبقه بالا که نژادپرستی غالب است. اکثر ازدواجها در برزیل بین دو نفر از یک نژاد یا رنگ است تا حدی به این دلیل که برزیلیها عمدتاً با افراد همسطح خود در طبقه اجتماعی و منطقه جغرافیایی ارتباط برقرار میکنند. اکثر آفریقایی- برزیلی ها پیشرفت اجتماعی را از طریق اقدامات فردی و نه جمعی، مانند جنبش های حقوق مدنی، دنبال می کنند.
هندی ها
هندی ها در هر یک از پنج منطقه اصلی کشور زندگی می کنند، اما تعداد آنها در شمال بیشتر است و تقریباً نیمی از آنها اکنون در مناطق شهری زندگی می کنند.
آفریقایی ها
در برزیل بیشتر از هر کشور دیگری در خارج از آفریقا، جمعیت آفریقایی تبار وجود دارد و موسیقی، رقص، غذا و آداب مذهبی آفریقایی به بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ برزیل تبدیل شده است. بین قرنهای 16 و 19، تجارت برده حدود چهار میلیون آفریقایی، عمدتاً مردمی از غرب آفریقا و آنگولا را به برزیل آورد و بیشتر آنها در قرن 16 و 17 به مزارع نیشکر شمال شرقی برده شدند. از قرن 18 به بعد، زمانی که استخراج طلا و الماس آغاز شد، بردگان بیشتری به میناس گرایس فرستاده شدند. اکثریت آنها به عنوان کارگر و خدمتکار خانگی کار می کردند، اما برخی از آنها فرار کردند و به داخل کشور گریختند، جایی که جوامع کشاورزی مستقل ایجاد کردند یا با گروه های هندی یکی شدند. پس از لغو برده داری در سال 1888، بخش بزرگی از آفریقایی ها مناطقی را که در آن اسیر بودند ترک کردند و در سایر مناطق کشاورزی یا در شهرها ساکن شدند، با این حال، شمال شرق بیشترین آفریقایی ها را دارد. از دهه 1860 تا 1920، تولیدکنندگان برزیلی میلیونها مهاجر اروپایی را استخدام کردند.
اروپایی ها و سایر مهاجران
به دلیل هجوم پیوسته مهاجران پرتغالی و همچنین حدود چهار میلیون اروپایی دیگر (عمدتا ایتالیایی) که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به برزیل مهاجرت کردند، مردمی که تبار اروپایی دارند، بزرگترین بخش از جمعیت برزیل را تشکیل می دهند. ورود آنها در آن دوره نسبتاً کوتاه برابر با کل جمعیت بردگان آفریقایی بود که طی سه قرن گذشته به برزیل آورده شدند. تا اواخر دهه 1800، مهاجران لوزیتانیایی (یعنی پرتغالی) عملا تنها اروپاییانی بودند که وارد برزیل شدند. آنها در همه طبقات جامعه یافت می شدند. تنها پس از اعلام استقلال در سال 1822، مهاجران با ریشه های مختلف به پرتغالی ها پیوستند. ایتالیاییها، پرتعدادترین گروههای اروپایی غیر پرتغالی، عمدتاً در سائوپائولو و ایالتهای شمالی ریوگرانده دو سول ساکن شدند. ایتالیایی ها از نظر فرهنگی شبیه پرتغالی ها بودند و به راحتی جذب می شدند. تعداد کمتری از گروههای مهاجر مدیترانهای، از جمله آنهایی که از اسپانیا و کشورهای خاورمیانه مانند سوریه و لبنان بودند، عمدتاً در ربع اول قرن بیستم وارد برزیل شدند. مهاجران آلمانی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و ژاپنیها کمی قبل از جنگ جهانی اول تنوع قومیتی را بیشتر کردند. در مجموع، برزیلیهای ژاپنیتبار اکنون سطح تحصیلات بهطور قابل توجهی بالاتر از حد معمول دارند. مهاجرت در اواخر قرن بیستم کاهش یافته بود و کمتر از یک درصد از جمعیت برزیل متولد خارج بودند.
زبان مردم برزیل
پرتغالی زبان اول اکثریت قریب به اتفاق برزیلی ها است، اما تعداد زیادی از کلمات خارجی واژگان ملی را گسترش داده اند. زبان پرتغالی از زمانی که برای اولین بار در قرن شانزدهم وارد برزیل شد، چه در کشور مادر و چه در مستعمره سابق خود، دستخوش تحولات بسیاری شده است. دو کشور تا حد زیادی املای خود را استاندارد کردهاند، اما تلفظها، واژگان، و معانی کلمات بهطور گستردهای متفاوت شدهاند که اکنون ممکن است برای برخی برزیلیها درک فیلمهای اسپانیایی زبان سایر کشورهای آمریکای لاتین آسانتر از فیلمهای پرتغال باشد. ایتالیاییها، آلمانیها، ژاپنیها و مهاجران اسپانیایی زبان، واژهها و عبارات جدیدی را در برزیل معرفی کردهاند. مردم بومی برزیل به دهها زبان مجزا صحبت میکنند و برخی از مقامات معتقدند که بیشترین تفاوت زبان برزیلی از پرتغالیها را میتوان در تماس اولیه با هندیها دنبال کرد.
مذهب مردم برزیل
حدود دو سوم مردم برزیل به آیین کاتولیک رومی، که پس از اعلام جمهوری در سال 1889، دیگر مذهب رسمی نبود، پایبند هستند. پس از دوران استقلال، که پیوندهای پیشین نزدیک بین کلیسا و دولت از بین رفت، برتری کاتولیک ها در میان مهاجران قرن 19 و 20 به حضور پایدار آن دین کمک کرد. برزیل تعداد فزاینده ای از طرفداران ارتدکس شرقی، بودیسم، شینتو، اسلام و سایر ادیان دارد، که همه آنها با هم از نظر عددی برابر با کسانی هستند که نوعی معنویت گرایی یا روح گرایی را انجام می دهند که بر اساس آموزه های قرن 19 میلادی است.
جمعیت شناسی
مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، برزیل دارای جمعیت جوانی است، اما میانگین سنی از اواسط قرن بیستم در حال افزایش است. در دهه 1980 نسبت افراد زیر 20 سال به کمتر از نیمی از کل کاهش یافت و این روند تا اوایل قرن 21 ادامه یافت، زمانی که بین یک چهارم تا یک پنجم برزیلی ها زیر 15 سال بودند. در آن زمان نسبت افراد در گروه های سنی بالاتر افزایش یافت، به طوری که تقریباً سه دهم جمعیت 45 سال و بالاتر بودند. با مدرنیزه شدن و ثروتمندتر شدن جامعه برزیل، امید به زندگی افزایش یافته و نرخ رشد جمعیت کاهش یافته است. نرخ زاد و ولد نیز به طور کلی کاهش یافته است، اما بسته به منطقه متفاوت است. در سال 1960 میانگین ملی کمی بیش از 6 تولد به ازای هر زن در سنین باروری بود که بالاترین میزان آن در روستایی ترین ایالت ها بین 8 تا 8.5 و در ریودوژانیرو بسیار پایین تر بود. در اوایل قرن بیست و یکم میانگین ملی به تقریباً 2 تولد در هر زن باردار کاهش یافت. نرخ مرگ و میر نوزادان هنوز یک نگرانی جدی است، اما به طور گسترده ای بسته به منطقه و وضعیت اجتماعی-اقتصادی متفاوت است: در مناطق شهری مرفه این میزان بسیار پایین است، اما در فاولا و سایر جوامع فقیر، به ویژه در شمال شرقی، بسیار بالاتر است.
شما می توانید برای دریافت مشاوره رایگان با شماره های موسسه بین المللی راد تماس بگیرید.